نتایج جستجو برای عبارت :

stXoFmYN

کلیک کنید
4
[ T y p e h e r e ]
همسایهی پری
-به به میبینم درسخون شدی... بابا یواش ترپیاده شو با هم بریم.!
پریناز کنارش نشست و موهای بلند و مواجش را که روی شانه رها شده
بودرا بایه کش مشکی نازک محکم بست وگفت:نه بابا یکی تو سر خودم
میزنم ده تا توسرکتابها، هیچ رقمه توی این کله ام نمیره، که نمیره!
مژگان که انگارتازه چیزی به ذهنش رسیده باشد با حالت تهاجمی
گفت:ببینم پرینار از ظهرتا حالاپنج تا پیامک فرستادم برات چرا جواب
ندادی؟
با حالت معصومانه ای گفت:به خدا هیچ

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها